اولین دیدار باباجون با دختر کوچولو
سلام دختر کوچولوی عزیزم دیروز که روز تولد حضرت معصومه (س) و روز دختر بود به همراه مامان جون به مرکز سونوگرافی مهر رفتیم و من اونجا متوجه شدم خداوند یه دختر کوچولوی ناز رو در این روز عزیز به ما هدیه کرده است. دخترم زمانیکه برای اولین بار دیدمت ، تازه باورم شد که بابا شدم چون تا قبل از اون لحظه باورم نمی شد که این اتفاق افتاده باشه.شما تو دل مامان جون آروم در حال استراحت بودی و بعضی مواقع پاها و دستای کوچیکت رو تکان می دادی . زمانی که برای اولین بار خانم دکتر صدای قلبت رو برامون پخش می کرد از شدت خوشحالی و شوق اشک تو چشمام جمع شد . این صدای زیبا ، صدای قلب دختر کوچولوی عزیز من بود . راستش از موقعی که دیدمت احساس می کنم که...